در خارج ایران می گویند که وقتی تشخیص دادید بیمار سرطان یا بیماری صعب العلاج دارد .حتما بهشون بگویید تا درباره باقیمانده زندگی و نحوه درمان تصمیم بگیرد .
اما اینجا اکثرا بیماران سرطانی از بیماری خود اطلاع ندارند وهمراهان اصرار می کنند که به خودش نگوییم !
گرچه شده مثل امروز بیمار 80 ساله چشم تو چشم من بیندازه بگه دکتر من تا دلت بخواد سرطان دارم 20 ساله سرطان دارم از ریه بگیر تا پروستات وروده و..
چند وقت پیش یکی از دوستان مهندسم به خاطر ندول تیرویدی که اتفاقی در معاینات دوره ای پیدا شده بود تحت نمونه برداری قرار شده وبا توجه به جواب تحت عمل جراحی قرار گرفته
چند روز یکی از دوستانم که با ایشان صمیمیه

نگران امد گفت فلانی سرطان داره عاقبتش چی میشه
خانمش هم که سال چهارم پزشکی افسرده وغمیگین

تو کتابخانه برام دردل کرد که چطور بهشون بگم
بهر حال جواب پاتولوژی امد وایشان خودش خبر دار شد ..
وقتی دیدم گفتم چه خبر

گفت هیچی !
چیزی که همه تو یک هفته سرپوشیده می گفتند خودم فهمیدم
گفتم خوبه
پس وقت کردی بیا یکبار بشینم واز روی اخرین مقاله درباره بیماری ات بخونیم
گرچه پیش اگهی سی ساله بیماری ات خوبه !
خودش خندید :من اول فکر می کردم 6 ماه زنده خواهم و می خواستم برنامه ریزی کنم برم مسافرت دور دنیا و اخر کار هم برم لبنان چند تا یهودی با عملیات شهادت طلبانه بکشم !!
من خندیدم گفتم :تو مثل ادم نمی خواهی بمیری
